سلامت نیوز: صبح روز سهشنبه ٢٤ فروردین ماه مردی ٦٠ساله به دو برادری كه در مراسم چهلم درگذشت مادرشان حاضر بودند، تیراندازی كرد و هنگام فرار به دست یكی از حاضران در مراسم دستگیر شد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، در این حادثه یكی از برادرها از ناحیه نخاعی دچار آسیب شد و دیگری از ناحیه فك آسیب جدی دید. همسر یكی از این دو برادر میگوید: «نزدیكیهای ظهر بود. حدود ساعت دوازده. ما در آرامگاه خانوادگیمان در قطعه جدید بهشت زهرا به همراه صد نفر از مهمانها مشغول انجام مراسم چهلم مادر همسرم بودیم. قرار بود بعد از خواندن قرآن و فاتحه برای خوردن ناهار به مسجد برویم. من، همسرم و سه بچهام روبهروی در آرامگاه ایستاده بودیم و برادر شوهرم و خانوادهاش هم چیزی نزدیك به ١٠قدم با ما فاصله داشتند. ناگهان پیرمردی حدود ٦٠ سال جلوی شوهرم آمد و ایستاد. كت و شلوار مشكی پوشیده بود و كیف برزنتیاش را به صورت كج روی دوشش انداخته بود. اسم و فامیل شوهرم را صدا زد و سلام كرد. من داشتم تماشایش میكرد. بعد از سلام دستش را در كیفش برد و جلوی چشم ما و صد نفر از مهمانها كلتش را بیرون آورد. من با خودم فكر كردم كه این آدم دیوانه است و دارد با كلت اسباببازی، ترقهبازی میكند. او یك گلوله در دهان برادر همسرم شلیك كرد كه از یك طرف دهانش وارد شد و از پشت گردنش خارج شد. او را دیدم كه خون بالا آورد. بعد از یك چرخش ٤٥ درجه بدون اینكه از جایش تكان بخورد یك گلوله هم به سمت همسرم شلیك كرد. گلوله نزدیك بود به قلبش بخورد اما چون مشغول صحبت كردن بود گلوله به گردنش خورد و از كنار شانهاش بیرون آمد. همسرم همانجا روی زمین افتاد.»
او ادامه میدهد: «من همانجا دنبالش دویدم. یكی از فامیل هم به دنبال پیرمرد دوید و او را جلوی ماشینش كه تیبای سفید بود، متوقف كرد. اما پیرمرد همچنان به تیراندازی ادامه میداد. در همین لحظه پسرخاله همسرم كه مرد قویهیكلی بود او را گرفت و اسلحه را از دستانش بیرون كشید. پیرمرد باقی تیرها را كه سه تا تیر بود در هوا شلیك كرد و وقتی تیرهای كلتش تمام شد، تسلیم شد. پیرمرد انگار كه خیلی مسلط بود و طرز كار كردن با اسلحه را خوب میدانست. مهمانها همانجا برادرشوهرم را سوار ماشین كردند و به بیمارستان بردند اما شوهرم چون از ناحیه نخاع آسیب دیده بود را روی زمین خواباندیم و منتظر اورژانس ماندیم. یكی از اقوام ما كه تكنیسین اتاق عمل بود بالای سر همسرم آمد و خونریزیاش را بند آورد. پلیس همین كه به صحنه آمد مرد مجرم را دستگیر كرد و به كلانتری ١١٦ مرقد امام برد و هنوز در دادسرای كرج در حال بازجویی است.»
همسر مضروب درباره انگیزه ضارب و اینكه چرا چنین اتفاقی افتاده میگوید: « فكر كنم انگیزه ضارب مشكل مالی بوده است. البته شاید هم این پیرمرد ٦٠ ساله از طرف كسی اجیر شده باشد.»
همسر مضروب نسخه پزشك را از كشوی میز شركت شوهرش بیرون میآورد و ادامه میدهد: «شوهرم قطع نخاع شده و نمیتواند پاهایش را تكان بدهد. فك برادرشوهرم دو بار عمل شده و دو بار دیگر هم باید عمل شود. الان شوهرم مشكل تنفسی هم دارد. چند روز پیش شوهرم در یك لحظه داشت جلوی چشمهایم از بین میرفت.» پیگیری این پرونده در شعبه نهم دادیاری كرج در حال انجام است.
نظر شما